حجت الاسلام مشکانی سبزواری: سبک زندگی چیزی جز یک الگوی رفتاری و از این رو، تنها علمی که میتواند به ما الگوی رفتاری ارایه کند فقه است
سیزدهمین کرسی ترویجی پژوهشگاه فقه نظام با موضوع «ظرفیتهای فقه نظام برای ارایه سبک زندگی»، با ارائه حجت الاسلام عباسعلی مشکانی سبزواری، پژوهشگر حوزوی و نقد حجت الاسلام والمسلمین محمد حاج ابوالقاسم دولابی، رییس پژوهشگاه فقه نظام برگزار شد.
حجت الاسلام مشکانی سبزواری در ابتدای این نشست با بیان این که سبک زندگی چیزی جز یک الگوی رفتاری نیست، اظهار داشت: تنها علمی که میتواند به ما الگوی رفتاری ارایه کند فقه است؛ از این رو برای رسیدن به سبک زندگی ایدهآل باید سراغ فقه برویم.
وی ابراز داشت: رهبر معظم انقلاب در بحث فقه حکومتی از یک سری واژهها و مفاهیم غربی بهره میجوید ولی آن را با تعریف بومی ارائه میدهد. بنابراین در واژگانی مانند مردمسالاری و... منجر میشود تا غرب نیز زبان گفتمان ما را درک کند.
این محقق عنوان کرد: تمامی مباحث سبک زندگی از پایگاه فقه شروع میشود و این نوع فقه، هم توصیف و هم توصیه دارد بیان کرد: عبادت در نماز و روزه خلاصه نمیشود لذا وقتی الگوهای رفتاری را از خدا بگیریم و تنها برای خدا اجرا کنیم همه کارهای ما عین عبادت است چرا که عبادت در نماز و روزه خلاصه نمیشود.
این پژوهشگر حوزوی با تأکید بر این که فقه وسیلهای برای سامان بخشیدن به زندگی آسان است، تصریح کرد: فقه نحوه زندگی فردی و اجتماعی را به ما آموزش میدهد و الگوهای رفتاری، نظام ساز و تمدن ساز است، به همین علت نباید منتظر بمانیم تا غرب برای ما الگوهای رفتاری بسازد.
وی با بیان این که تشتت در عناوین ارایه شده از سوی محققان منجر شده تا گفتمان واحدی برای سبک زندگی شکل نگیرد، افزود: فقه مکی، مدنی و رسالهای در امتداد یکدیگر هستند ولی از آنجایی که برخی فقه رسالهای را در عرض آنها تصور کردهاند، دچار مشکلاتی شدهاند.
این استاد فقه سیاسی اظهار داشت: یکی از وظایف فقیه، جریانسازی و ابزارسازی و آیندهنگری است؛ فقیه باید نظام کارشناسی تربیت کند که غرق در موضوعات باشد تا در ۵۰ سال آینده با مسایل غیرقابل پیشبینی روبرو نشویم.
وی ابراز داشت: فقه موجود خدمت بزرگی به غرب کرده است چرا که غرب اذعان دارد نظریات ما مستند به دین نیست ولی ما مقولات و ابزار غرب ساخته را دینی کرده و به مردم ارایه میکنیم.
در ادامه این نشست حجت الاسلام والمسلمین محمد حاج ابوالقاسم دولابی، رییس پژوهشگاه فقه نظام به نقد سخنان ارایه شده از سوی حجتالاسلام مشکانی سبزوانی پرداخت و گفت: برخلاف آنچه ارایه دهنده بحث بیان کرد، فقه روش زندگی و سبک زندگی نیست بلکه تنها شیوه استنباط زندگی را به ما آموزش میدهد و حتی در بحث منهج نیز انتقاداتی به این مطالب وارد است.
وی اظهار داشت: هر چند به سبب کوتاهی فعالان سبک زندگی نتوانستهایم نظام کنشی را متناسب با نظام بینشی بسازیم اما با این حال نمیتوان گفت جامعه فعلی ایران دینی نیست.
رییس پژوهشگاه فقه نظام ابراز داشت: فقه از یک سو نظریه و از سوی دیگر حکم میدهد. نظریه توصیف است و حتی ممکن است حکم را هم توصیهای بدانیم از این رو حتی اگر فقه توصیف هم دارد باید سؤال شود که آیا فقه عالی است یا غیر آن است؟!
وی در نقد شیوه ارایه حجت الاسلام مشکانی سبزواری، تصریح کرد: شما باید فقه را به روشنی تبیین و به خصوص فقه نظام را تعریف میکردید، چرا که فقه را به اکبر و اصغر تقسیم میکنند که فقه اصغر همان رابطه عبد و مولا است ولی در فقه اکبر بسیاری از توصیفات نیز وجود دارد.
حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسم دولابی با بیان این که مانند مسایل فرهنگی و اقتصادی و خانواده نسبت فقه نظام و نهاد به زیبایی پرداخته شده است، گفت: فقه نظام مجموعهای از نیازهای فقهی مانند نظام اقتصاد و ... است اما تفاوت فقه نظام با فقه حکومتی همچنین فقه مضاف روشن نشده است.
وی با بیان اینکه در ارایه مطلب بهتر بود ظرفیت فقه نظام و سبک زندگی آشکار میشد، اظهار داشت: البته سبک زندگی و رابطه آن با تکنولوژی به خوبی بیان شده است. به طور مثال اتومبیل که محصولات واپسین تمدن غرب است، به صورت پیشینی به سبک زندگی ما جهت میدهد اما این مسأله ربطی به فقه نظام و حکومتی ندارد.
رییس پژوهشگاه فقه نظام با تأکید بر این که مؤلف از موضوع بحث دور شده است، بیان کرد: کار فقیه استنباط حکم است ولی ما در سبک زندگی با موضوعات خارجی مواجه هستیم، بنابراین چگونه میتوان ورود به موضوعات خارجی را بر دوش فقیه گذاشت؟!
وی ادامه داد: آیا در تولید سبک زندگی لازم است کسی که وارد میدان شده و میخواهد مدلی ارایه دهد خودش مجتهد باشد یا میتواند از محصول کار مجتهدان دیگر استفاده کرده و برآن اساس سبک زندگی را بسازد.
حجت الاسلام و المسلمین ابوالقاسم دولابی با طرح سؤالی مبنی بر این که نظامات کلی، میانی و خرد چه سهمی در سبک زندگی دارند، ابراز داشت: فقه نظام به نظامات کلان میپردازد و به هر میزان که وارد نظامات میانی و خرد شویم نقش فقه کمرنگ میشود